با شمایم نشنیدید؟ جوابم بدهید
تشنگی کشت مرا جرعه ی آبم بدهید
تشنه ام وای اگر آب به دستم نرسد
دست کم آب ندادید سرابم بدهید
سالها هست که این شهر به خود مست ندید
عقل ارزانییتان باد شرابم بدهید
درد عشق است که جز مرگ ندارد مرهم
چوبه ی دار محیاست طنابم بدهید
خواب تا مرگ، کسی گفت فقط یک نفس است
قسمتم مرگ نشد فرصت خوابم بدهید
گفته بودید که هر جرم عذابی دارد
عاشقی جرم بزرگیست عذابم بدهید
نظرات شما عزیزان:
|